|
|
|
تالارهای بحث و گفتگو -> خاطرهها، نظرات، ضرب المثل ها و رسوم محلی -> آداب و رسوم محلی -> «حی آلماخ» شروع عروسی |
نویسندگان |
نوشتهها |
ali836us کاربر عادی |
«حی آلماخ» شروع عروسی | تاریخ ارسال: 1390/12/1- 22:26 | |
|
|
 تاریخ ثبت نام: 1390/10/17 تعداد پستها: 51 |
به عنوان حسن افتتاح مطالب بخش «آداب و رسوم» روستای زيبای کزج با مراسم های شاد و جالب عروسی شروع می کنم . عروسی يکی از زيباترين ,خاطره انگيزترين و مهم ترين اتفاقات عمر هر کسی می باشد ,هر انسانی در برهه جوانی خود وارد فاز ازدواج می شود ويکی از اوراق کتاب زندگی انسان دراين مرحله نگاشته می شود . در روستای کزج اولين مرحله ورود به آداب عروسی ,البته پس از انتخاب شدن دختر توسط پسر مرحله «حی آلماخ» يا همان بله گرفتن از دختر می باشد معمولا" قبل از برگزاری رسمی اين مرحله که با حضور جمعی ازبزرگان فاميل دوطرف می باشد ,مادر يا خوهر ويا يکی از زنان نزديک فاميل پسر بطور مخفيانه جواب رد يا قبول خانواده دختر را جويا می شود و در صورت جواب مثبت خانواده دختر قرار مراسم اصلی برای «حی آلماخ»يا بله برون گذاشته می شود . در اين مراسم که در هنگام شب و بعد از شام برگزار می شود تعدادی از بزرگان فاميل داماد و عروس دعوت می شوند .مهمانان و ميزبانان بالباسهای نو و ظاهر آراسته در اين مهمانی شرکت می کنند عروس با لباس نو محلی زيبا و صورت تقريبا" نيمه پوشيده بوسيله «ييليخ»يا «ياشماخ» که نوعی روسری محلی سفيد بود , در جمع ظاهر می شد . زنان جوان که معمولا" «گلين» خطاب می شدند و بخصوص نوعروسان به احترام پدر شوهر و مادر شوهر با صورت نيمه پوشيده در جلو آنها ظاهر می شدند و هيچوقت پيش نمی آمد که عروسی بدون روبنده جلو فاميل داماد ظاهر شود و انجام چنين کاری بی احترامی بزرگی محسوب می شد و اين رسم يکی از زيباترين رسوم سنتی روستای ما می باشد که الآن نمی دانم تا چه حدی رعايت می شود در اينجا لازم می دانم اشاره ای به اين موضوع بکنم که در روستای کزج زنها احترام زيادی به مردان می گذاشتند و عروسهاوزنان جوان در مقابل خانواده داماد بسيار آهسته حرف ميزدند واين حجب وحيای عروس اورا بسيار دربين ساير دختر ها متمايز می کرد و آن زمان که مابچه بوديم باديدن گروهی ازدختر های روستا براحتی نو عروسها و يا دخترانی که نامزد کرده بودندبراحتی تشخيص می داديم . وقار ,حيا, احترام به بزرگتر ها , ظاهر آرام ومتين,زيبايی مضاعفی را به عروس های آن زمان می بخشيد . در شروع مراسم «حی آلماخ » پس از تعارفات معمول و خوش وبش های روزمره بالاخره يکی از بزرگان فاميل داماد سر صحبت را باز می کرد و در مورد خواستگاری دادسخن سر می داد واز پدر ومادر عروس می خواست که پسر شان را به نوکری قبول کنند. پس از مطرح کردن شرايط خانواده عروس و قبول آن شرايط توسط خانواده داماد , موضوع بحث بعدی مهريه و شير بها بود باتوجه به بضاعت مالی خانواده های دو طرف مقدار شير بها و مهريه بصورت پول نقد محاسبه می شد و خبری از سکه نبود .توضيح اينکه شير بها مقدار پولی است که خانواده داماد بصورت نقد ويا معادل آن چيزهای ديگر منجمله تامين کارگر که در واقع به مادر عروس بايد پرداخت می شد پس از موافقت های لازم دوطرف در مورد مهريه وشيربها , نوبت صرف چايی می شد و عروس با سينی چايی مثل همه مراسم های نقاط ديگر وارد اتاق می شد و از حضار پذيرايی می کرد . اين مراسم با صرف ميوه های محلی ازجمله انگور که تقريبا" در تمام فصول در خانه های ماوجود داشت و توت خشک گردو سنجد و شکلات ادامه پيدا می کرد معمولا" برای نشان کردن عروس برای داماد يک روسری و انگشتر ويا هدايای ديگراز طرف خانواده داماد به عروس اعطا می شد وازاين به بعد آن دختر نامزد يا «آداخلی » آن پسر محسوب می شد .
|
برگشت به بالای صفحه |
|
|
|
|
براى نوشتن در محفل بحث و گفتگو باید در پایگاه ثبت نام کنید. براى ثبت نام در پایگاه اینجا را کلیک کنید. براى ورود به پایگاه با نام کاربری خود اینجا را کلیک کنید.
|
|
|
|
|
|
|